به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ موج نخست ایدز از فرآوردههای خونی وارداتی بود و موج دوم نیز بیشتر میان معتادان تزریقی گسترش یافت که رشد هر دو با تلاشهای فراوان دستاندرکاران وزارت بهداشت کموبیش کاهش یافت، اما بهگفته مسئولان، موج سوم این بیماری شتابان رو به سوی کشور نهاده است. کارشناسان بهداشتی، حتی انتظامی، این موج را پیامد آمیزشهای جنسی میدانند که نسبت به گذشته شمار بیشتری از بیماران را دربرمیگیرد و برخلاف دو موج پیشین، ویژگیهایی دارد که آن را گستردهتر-اپیدمی-کرده و از اینرو نیازمند برنامهریزی ژرفتر و سنجیدهتر میکند. کارشناسان با نگرش علمی-تجربی بیش از دو دهه درگیری با ایدز، یگانه روش مبارزه با این بیماری را بالابردن آگاهی شهروندان میدانند.
آمارها نشان میدهند که 46/1درصد از بیماران در بازه سنی 25 تا 35 سال هستند و با بهحسابآوردن پنج تا 10سال دوره نهفته بیماری، اهمیت پیشگیری از راه آموزش و آگاهسازی نوجوانان در این بازه سنی دوچندان میشود. از سوی دیگر شمار فراوان، آسیبپذیری بیشتر، نیاز فراوان به یاریرسانی پس بیماری، آرمانگرایی و خوشبینی، آشنایی تازه با ویژگیهای فیزیولوژیک بدن خود و از همه مهمتر پاکی نسبی از بیماری در گروه سنی پنج تا 14 سال، آنها را از هر گروه دیگری سزاوارتر برای آموزش میکنند.
آموزش این گروه سنی در خانواده و مدرسه انجامپذیر است، اما بیشتر خانوادهها، چندان با این بیماری آشنا نیستند و از آن بدتر آغاز گفتوگو درباره راههای انتقال بیماری، والدین را به لکنت زبان میاندازد. در بیشتر کشورهای پیشرفته، وظیفه آشناسازی نوجوانان با رفتار و بیماریهای آمیزشی بر عهده آموزشوپرورش است؛ زیرا بر این باورند که اگر این آشنایی در گروه همسالان و بدون پایش انجام پذیرد، کودک دچار گرفتاریهای جسمی-روانی خواهد شد.
یکی از دردسرهای سامانه آموزشی ما، تابوهایی است که درباره اینگونه مسائل وجود دارد. گفتوگو درباره رشد جسمی-جنسی همواره چه برای برنامهریزان، چه برای آموزگاران دشوار بوده است. این دشواریها، سن نوآموزان، چگونگی طرح رفتارهای بلوغ در کلاس و هراس از آشنایی زودهنگام آنها را دربرمیگیرد. بخشی از این ترس به واکنش پدرومادرها بازمیگردد. دولت و نهادهای آن وظیفه امنیت جانی شهروندان را برعهده دارند. از اینرو برای تندرستی جامعه و شهروندانش باید با بسترسازی درخور، زمینه گفتوگو درباره این تابو را فراهم کند و از برنامه درستی که پیش میبرد، نهراسد. برای جلوگیری از واکنش پدرومادرها میتوان کلاسهایی برای گفتوگو با آنها فراهم و آنها را بر اهمیت این برنامهها آگاه کرد. همه میدانیم که سن آشنایی بیشتر نوجوانان با رفتارهای آمیزشی، نخستین سالهای دوره راهنمایی است.
آشکاری این رفتارها، در اختیار مدرسه، پدرومادرها و جامعه نیست و نه سرشتی ناپاک دارد، تنها گامی از گامهای رشد انسان است. پس گفتوگو از آن نیز چندان زشت و زننده نیست. از آن گذشته، زشت، فرآیندی است که در آن رفتارهای آمیزشی از سوی همسالان که خود نیز آگاهی چندان درستی از آن ندارند، دستوپاشکسته و بدون پایش، به نوجوانان آموخته شود. هیچ سود و مصلحتی بالاتر از سلامت جامعه و در نتیجه در این زمینه جلوگیری از اپیدمی ایدز نیست. تاکنون در آموزشوپرورش برنامهای فراگیر برای آشنایی نوجوانان با بیماری وجود نداشته و تنها به چسباندن چند بروشور و نمایه دیواری بسنده شده است. این جدا از کارهای آموزگارانی است که به شکل خودجوش و از سر دلسوزی، در فرآیندی سلیقهای به آشناسازی دانشآموزان با ایدز میپردازند.
دشواری دیگر بودجه است. آموزشوپرورش از پس هزینههای اجرای این برنامه برنمیآید. دولت باید بخشی از هزینههای پیشگیری را به نهاد آموزشی بدهد تا این نهاد به بهانه کمبود بودجه از برنامههای جلوگیری از پیشرفت بیماری شانه خالی نکند.
نظر شما